تعریف کرد که: بهش گفتم علی (روح الله) نزدیک 60 روزه که اینجایی، بسه دیگه
نمیخوای برگردی؟ تو صورتم نگاه هم نکرد، همونجوری که داشت کارشو انجام
میداد جواب داد: کجا برم، ناموسم اینجاست زن و بچه ی شیعه، ناموس شیعه تو
الفوعه و کفریا و نبل و اهرا تو محاصره است، اونا ناموس منند، کجا بذارم
برم. چند روز بعد پیکر پاک و سوخته اش رو برگردوندند.
درباره این سایت